آخرین اطلاعات از حوزه علميه نجف: 1388 شمسي/2009 ميلادي
چه خبر از نجف؟
«... اين ده كوره چطور مشهور آفاق گشته و تمام مجتهدين افتخار دارند كه ما به نجف رفتهايم و هروقت سخن از نجف ميرود، آنان به يك شيريني گزارشات خود را نقل ميكنند و از خوشمزگي سخنهايشان سير هم نميشوند؛ حتي خوش و خوشحال چنان نقل ميكنند كه گويا نقل ميخورند و صورتشان برافروخته ميشود و افتخار ميكنند كه اثاثيه شان را صاحبخانه ميان كوچه ريخته و وجه الاجاره را مطالبه داشته...»
آقانجفي قوچاني، سياحت شرق، ص232
گويا در سال 449 هجري قمري كه شيخ طوسي شبانه از بغداد به نجف رفت، نميدانست روزهايي خواهد آمد كه اقامتگاه 12 ساله اش، يگانه پايگاه تشيع خواهد شد؛ روزگاري كه شيخ انصاري همچون امپراتوري به سراسر گيتي نماينده اعزام ميكند، ميرزاي شيرازي بلاد عجم را با يك فتوا سازمان ميدهد و برابر شاه كهن سال ايران ميايستد و آخوند خراساني بر كرسي رهبري مشروطه خواهان ايراني و ترك مينشيند. آن روزها هم گذشت و همه فكر ميكردند، شاهان و رئيس جمهورهاي مادام العمر عراق، روح نجف را ميگيرند و سكوتهاي مقطعی مراجعي همچون آيات عظام حكيم و خوئي، نشان از پايان عمر نجف است. اما اين تاريخچه و همان بزرگان فرزنداني متولد كردند كه دوباره نجف را جوان كرد. با سقوط ديكتاتور ضدشيعي عراق، خون زير پوست نجف جريان گرفت و اكسير جواني به آن خورانده شد. آناني كه به اين كشور و آن كشور رفته بودند، رخت و لباس خود را در بغل گرفتند و در مدارس نجف بيتوته كردند. مدارس علميه آب و جارو شد و طلاب جوان گرد استاد نشستند و زعامت برعهده استاد بزرگ گذاشته شد. آيتالله سيدعلي سيستاني بر دوشكچه اتاقش نشست و به پشتي كوچكش تكيه زد. او اگرچه رياست مطلقه بر نجف دارد، اما فقط هادي حوزه است و به حوزويان پند و اندرز ميدهد و آنان را در سبيل سنتهاي مرسوم گذشتگان قرار ميدهد. در كنارش هم ساير بزرگان (آيات عظام شيخ محمداسحاق فياض، سيدمحمدسعيد حكيم، شيخ بشير نجفي و...) نشستهاند و او را همراهي ميكنند. اينها نشان از آن دارد كه هنوز نجف، «نجف» است...
فرید مدرسی. متولد 25 آذر 59 در قم. دانشآموخته ارتباطات. روزنامه نگار...