روايت مجيد انصاري از روزهاي پاياني حيات آيتالله
«يكشنبه، ساعت 9 صبح، جماران، دفتر امام» اين جملهاي بود كه حسين آقا، فرزند آيتالله توسلي عصر جمعه در پشت تلفن همراه براي مصاحبه با ابويشان به من گفت. اما گويي تقدير، روز يكشنبه را نه براي گفتوگو با آيتالله، بلكه براي تشييع پيكر ايشان در نظر گرفته بود. مدت مديدي بود كه به دنبال نشر خاطرات و تاريخچه زندگي ايشان، درخواست گفتوگو با آيتالله را پيگيري ميكردم و ايشان نيز براي گفتوگو با «شهروند امروز»، با دوستان و همفكران مشورت و برخي نكات را هم يادداشت كرده بود، اما روز شنبه آخرين روز حيات ايشان بود و تقدير «يكشنبه» را نه براي مصاحبه، بلكه براي تشييع ايشان مقدر كرده بود. اينگونه بود كه به نزد ياران و همفكران ايشان، پس از درگذشت آيتالله رفتم و شايد از آنان شنيدم، آنچه بايد آيتالله توسلي ميگفت؛ علياكبر محتشميپور از نفوذ انحرافات و هشدارهاي ياران امام سخن گفت و مجيد انصاري ديگر عضو مجمع روحانيون و همفكر آيتالله از «نگرانيها»ي ايشان گفت و روايتي از روزهاي پاياني عمر رئيس دفتر امام را بازگو كرد. اما شايد اگر گفتوگو با آيتالله توسلي انجام ميشد، نوايي ديگر از همراهي با آرمانهاي انقلاب و گلايههايي از جريانهاي جديد شنيده ميشد...