«دواني اصلاح‌طلب يا انقلابي؟» در گفتگو با محمدحسن رجبي

«فاطمه رجبي» از چشم برادر

- پدرم همواره ما و حتي دامادهايشان را از دو مساله برحذر مي‌داشت؛ ورود به فعاليت‌هاي اقتصادي و نيز به فعاليت‌هاي سياسي مناقشه‌آميز. لذا ايشان نسبت به كارهاي همشيره ما به شدت معترض بودند...
- جريان مقلات تند خواهرم از آنجا آغاز شد كه در سال 76، ايشان را از دبيرستاني كه تدريس مي‌كرد، اخراج كردند. علت اخراج هم اين بود كه ... پس از اين مساله، تلقي خواهر بنده اين بود كه دولت اصلاحات تحمل انتقادات ايشان را ندارد...
- پس از نگارش نامه پدرم خطاي به خواهرم، ارتباطي ميان خانواده ايشان و پدرم برقرار نبود... متاسفانه پس از رحلت پدرم، خواهرم همچنان به نامه‌پراكني‌هاي خود ادامه داد. در كتابي كه به نام «پدرم علامه علي دواني» در چهلم ايشان انتشار داد و نيز در نامه‌هاي بعدي خود، از زبان پدرم به تمجيد و ستايش از آقاي دكتر احمدي‌نژاد و انتقاد تند و شديد از مخالفان و منتقدان سياسي ايشان پرداخت...

ادامه نوشته

جايگاه شيخ‌احمد مجتهدي در مكتب تهران

اخلاق مي‌رود و سياست می‌آيد

 

هنوز چند ماهي از درگذشت «ميرزاعبدالكريم حق‌شناس»، استاد اخلاق و از  اساتيد حوزه علميه تهران نگذشته بود كه «مكتب تهران» سوگوار رحلت «شيخ احمد مجتهدي» شد. مجتهدي هم همچون «حق‌شناس»، بر «اخلاق نفساني» طلاب تاكيد مي‌كرد و زبان او برآمده از واژگان عاميانه بود. اين جايگاه پايه‌گذار «مدرسه حاج‌ملا جعفر» در جهت تقويت جنبه «اخلاق‌محور» حوزه علميه تهران بود و مكتب تهران را در اين قامت برافراخته مي‌نماياند...

ادامه نوشته

ريشه‌يابي آراي آيت‌الله محمدهادي معرفت

معرفت در ميانه دو مكتب

 

«مراسم نكوداشت او در حضور خودش سال‌هاي پيش در حوزه برگزار شد؛ در همان سال‌هايي كه اوج شهرت‌اش بود. بزرگي از حوزويان بر فراز منبر رفت تا در مقام تمجيد برآيد، اما گويي دستور اين نشست دگرگون شده بود و مراسم نكوداشت با گلايه‌هاي كنايه‌آميز عليه آخرين آراي او در باب صحت اقوال صحابه عجين شد.» اين تنها بزرگداشت حوزه از پدر علوم قرآني بود كه استادي از حوزه علميه قم اين خاطره تلخ را به ياد مي‌آورد و اينگونه مهجوريت «محمدهادي معرفت» را به نمايش مي‌گذارد...

ادامه نوشته

گفت‌وگويي با محمدعلي مهدوی‌راد ، سردبير آيينه پژوهش

در برابر نظر آيت‌الله معرفت جوسازي كردند

                                

«محمدعلي مهدوي‌راد» در حوزه «علوم قرآني» استاد است و با اين علم پيوند ديرينه دارد. او سال‌ها در نشريه «حوزه»، نشريه‌اي وابسته به دفتر تبليغات حوزه علميه قم سردبير بوده است و امروز هم در نشريه‌اي ديگر – آيينه پژوهش- وابسته به اين مركز حوزوي همان سمت را داراست. حضور مهدوي‌راد در فضاي حوزه و تمركزش بر علوم قرآني و همچنين مراوداتش با آيت‌الله معرفت، بهانه‌اي شد تا از ناملايمتي‌هاي حوزه با آيت‌الله از او پرسش‌هايي را بپرسيم و او نيز گوشه‌اي از خاطرات را برملا كند؛ اگرچه اسرار حوزه در ميان حوزويان محفوظ است و ديگران را به آن راهي نيست...

ادامه نوشته

اضافاتی بر مطلب پیشین

روز گذشته بر سر موضوعی با دکتر محسن کدیور تماس گرفتم که ناخودآگاه گفت و شنود به سوی اظهارات جدید منتشر شده آقای مدرسی طباطبایی که در مطلب قبلی به آن اشاره کردم، کشیده شد. پس از آن، بنده با مقایسه مطلب منتشر شده از سوی سایت " کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران " و نیز همین مطلب در سایت آقای کدیور که آقای مدرسی برایشان فرستاده بود، متوجه شدم که این مطلب: "...آقای کدیور محقق توانایی است و با منابع دست اول اسلامی آشنایی کامل دارد. آدم دانشمند و صاحب فکر و صاحب نظری است و نیازی به این که ارجاعی یا اندیشه ای را از من یا کتاب من بگیرد ندارد... " در مطلب ارائه شده در سایت کتابخانه تاریخ اسلام و ایران وجود ندارد. بنده هم اخلاقی دیدم که در اینجا به این مسئله اشاره کنم...

گفتاری از نویسنده کتاب "مکتب در فرایند تکامل"

مدتی است بحث هایی درباره کتاب "مکتب در فرایند تکامل" اثر "دکتر مدرسی طباطبایی" مطرح شده است. حتی در مطلب های پیشین بنده برخی دوستان نظراتی را در این باره بیان داشته اند. بنده در حین گفت و گوی تلفنی با دوست گرامی "آقای رسول جعفریان" از اظهارات جدید نویسنده کتاب مطلع شدم. بنابراین جهت روشن شدن برخی نظرات این نویسنده بخشی از مصاحبه آقای مدرسی را که در « سایت دانشجویان مسلمان شمال شرق امریکا - شاخه فارسی زبان» در اوائل مهرماه سال 1386 (29 سپتامبر 2007) از قول آقای مدرسی طباطبائی منتشر شده است، می آورم...

ادامه نوشته

تاملی بر چگونگی امکان تحول آفرینی در حوزه

آزادانديشي پيش‌نياز تحولگرایی

 

«تحول در حوزه» آرزويي ديرينه است؛ آرزويي كه مي‌تواند اين نهاد مدني را مستحكم و مستقل نگاه دارد و آراي علمي ـ فقهي در ميان صاحبان آن به ارمغان آورد. اما اگر تحول در حوزه به دنبال يك هدف بود و فقط آن هدف را بر كرسي نشاند، اين نوع تحول، پس از اندك زماني به ركود مبدل مي‌شود و مدافعان ساير آرا نيز توان تحولي‌آفريني نخواهند داشت؛ چرا كه چند صباحي از اين عرصه برون شده‌اند...

ادامه نوشته

بازشناسي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني

باشگاه ايدئولوژيك

 

«هر استادي بايد تكثير شود تا كارهاي ناتمام وي ادامه يابد و نيروي كافي براي پر كردن خلأهاي آينده تربيت شود.»(1) تبلور اين تكثير در موسسه آموزشي‌وپژوهشي امام خميني تحت مديريت «آيت‌الله محمدتقي مصباح‌يزدي» ديده مي‌شود. هر دانش‌پژوه، كارمند، فارغ‌‌التحصيل، استاد، هيات علمي و هر فردي كه در اين موسسه گام برمي‌دارد، بي‌هيچ ترديدي در مقابل رياست موسسه اداي احترام مي‌كند، قول او را بر چشم مي‌گذارد و مصباح جواني را در برابر ديدگان استاد به نمايش مي‌گذارد تا براي «خلأهاي آينده» حركتي شبكه‌اي صورت گيرد؛ شبكه‌اي منسجم، متحد، هماهنگ، همراه و هم‌نظر با منويات مصباح‌يزدي: «هر قدر ارتباط، اتحاد، همبستگي و پيوستگي بين كساني كه به كارهاي اجتماعي مي‌پردازند، بيشتر باشد، با توجه به كميت و كيفيت افراد شركت‌كننده ارزش كار به صورت تصاعدي بالا مي‌رود.»(2) در اين موسسه آموزشي از «اتحاد، همبستگي و حركت‌هاي تصاعدي» سخن گفته مي‌شود، گويي اين موسسه با ساير موسسات و مراكز آموزشي دانشگاهي و حوزوي همرنگ نيست؛ رياست موسسه مسائل اعتقادي، ايدئولوژيك و سياسي را براساس «انجام وظيفه» مطرح مي‌كند، به برخي از گروه‌هاي سياسي خرده مي‌گيرد، رفتارهاي آنان را مخل مباني اسلام مي‌داند و هر آنچه مي‌گويد مورد استقبال بخش‌‌هاي سياسي رسانه‌ها قرار مي‌گيرد تا بخش‌هاي آموزشي. از سوي ديگر فارغ‌التحصيلان و شاگردان استاد، انجمني را در كميسيون ماده 10 احزاب ثبت مي‌كنند، بيانيه سياسي مي‌دهند، نشريه‌اي سياسي را در كنار ساير نشريات خود منتشر مي‌كنند، دغدغه‌هاي آنان تبديل به شعار كانديداها مي‌شود، در نهاد و مراكز حكومتي آمدوشد دارند و رئيس‌جمهوري نيز آنان را دوست مي‌دارد و از همفكران استاد در كابينه خود ياري مي‌گيرد. اينها در دريچه‌اي گشوده شده به اين موسسه مشاهده مي‌شود. اما لازم است پرده‌هاي ورودي اين مركز آموزشي را به كنار بزنيم تا مشخص شود كه چرا موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني همچون ساير مراكز آموزشي نيست و سرويس‌هاي خبري رسانه‌ها از منظري سياسي به تمامي اركان اين موسسه مي‌نگرند. آيا رقباي سياسي اينگونه مي‌پسندند؟ اگر اينگونه است، پس چرا سياسيون ساير مراكز آموزشي را در قد و قامت «باشگاهي سياسي» به نظاره نمي‌نشينند؟ چرا نام «موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني» با اين شخصيت و آن شخصيت، با طرد اين نظريه سياسي و حمايت از تفكر مقابل و... گره خورده است؟ داستان اين موسسه داستان جذابي است؛ نه‌تنها براي مخالفان، بلكه حتي براي هواداران. داستاني كه دولتمردي را از عرش به فرش مي‌كشد و از براي صاحب منصبي از هيچ، رداي سياست و كياست مي‌دوزد. شايد بايد به قم رفت و از مركز شهر گذشت و وارد اين موسسه شد تا پرده برانداخت و اسرار عيان كرد؛ اما اين هم حلال‌المشكلات نيست. البته بي‌راه نيست كه اين راه را نيز بيازماييم...

ادامه نوشته

دفاع قاسم روانبخش از فعاليت‌هاي سياسي يك مركز آموزشي

دربست از دولت حمايت نمي‌كنيم

 

«قاسم روانبخش» را مي‌توان سخنگوي سياسي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ناميد. او اگرچه دبير سياسي نشريه پرتو سخن- نشريه وابسته به موسسه امام خميني – است و در انتخابات اخير مجلس خبرگان هم سخنگوي ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه – همفكران آيت‌الله – بود كه اين دليلي بر اين ادعاست، اما پيش از اين نيز مي‌توان حضور فعال و سخنراني‌هايش را در تجمع‌هاي اعتراض‌آميز شاگردان آيت‌الله عليه دولت اصلاحات و اصلاح‌طلبان در قم به ياد آورد؛ اعتراض‌هايي كه گاهي برخي روزنامه‌هاي اصولگرا همچون «روزنامه انتخاب» هم از آن جان سالم به در نبردند. او كه در اين موسسه فلسفه مي‌خواند، به ميدان پرسش و پاسخ «شهروند امروز» دعوت شد تا درباره چرايي سياسي بودن اين مركز آموزشي سخن بگويد و دلايل جدايي برخي شاگردان آيت‌الله را بازگو كند. البته در اين ميان به پيوند استراتژيك دولت نهم و موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني نيز گوشه‌چشمي آمديم تا اينكه به شدت گرفتن انتقادات آيت‌الله نسبت به دولت در يكي، دو ماه اخير پرداختيم. اما آنچه بيش از همه سؤال‌برانگيز بود، تلاش براي نفوذ تفكرات آيت‌الله مصباح در ساختار آموزشي – اجرايي ايران...

ادامه نوشته

تحلیلی بر انتقادات اخیر آیت‌الله مصباح‌یزدی از دولت

گسست پيوندِ مصباح-احمدي‌نژاد؟!

 

محمدتقي مصباح يزدي، رئيس موسسه‌ آموزشي و پژوهشي امام خميني زبان به انتقاد از دولت گشود.او در ديدار علي‌احمدي، سرپرست آموزش و پرورش گفت: «از ابتداي تشكيل دولت نهم در همين جا به رئيس دولت عرض كردم كه هيچ توقعي از دولت نداريم و فقط حاضريم در جهت فرهنگي خدمت كنيم كه متاسفانه موفق نشديم.» ...

گويي اين انتقادات آغاز مرحله جديدي براي احمدي‌نژاد و دولت او خواهد بود؛ چرا كه او و همفكرانش تا ديروز از تئوري‌هاي آيت‌الله و حمايت‌هاي او و شاگردانش سود برده‌اند و اگر اين تكيه‌گاه را نيز از دست دهند، ديگر بازوي مستحكمي همچون آنان نخواهند يافت. اما در مقابل، مصباح و شاگردانش آفريننده دولتي همچون احمدي‌نژاد هستند، اگر اين دولت با آرمان‌هاي آنان فاصله گيرد؛ بار ديگر خلقي دوباره به راه مي‌اندازند و راهي ديگر را مي‌گشايند؛ متضرر اين شكاف، رئيس دولت است كه خود مولود تفكرات آيت‌الله است و راهي جز تمكين در مقابل تفكرات مصباح يزدي ندارد...

ادامه نوشته