مد اعتدالگرايي
سالنها و شبکههاي ماهوارهاي مد نوعي پوشش را تبليغ ميكنند و از پوششي جديد و به روز سخن ميگويند. برخي هم به دنبال آرايش منزل خود به سبكي مدگونه هستند. اما اين مد شدنها فقط به لباس، آرايش و دكوراسيون منزل محدود نشده است. سياست هم گاهي نان مد را ميخورد. روزي مليگرايي مد ميشود؛ روزي ديگر تودهاي بودن. گاهي چپ بودن شعار فراگير دوران است و پس از آن خط امامي بودن. به هر حال اين گفتمانها جاي تحليل دارد، اما هميشه اين گفتمان نيست كه پا به عرصه وجود ميگذارد، بلكه مد سياست اين را ميگويد و سياستمداران آن روز از آن تبعيت ميكند و هيچ كس جرات انتقاد از آن مد را ندارد.
از چند سال گذشته بگذريم و گريزي به دوران حال بزنيم و مد سياست را در حال حاضر بيابيم. اگر پس از انتخابات ۲۴ آذر نگاهي به گفتگوها و اظهارنظرهاي سياسيون ايران البته آنهايي كه خود را اصلاحطلب ميدانند؛ از اين طرف طيف تا آن طرف آن بيندازيم، ميبينيم كه همگي از اعتدال ميگويند. اعتدال را ميستايند و آن را الهه خود ميدانند. اما هيچكدام به اين پرسش پلسخ نميدهند كه "اعتدال" يعني چه؟! و چگونه است برخي از اين دوستان تا ديروز با دولت اعتدالگراي هاشمي سر ناسازگاري داشتند و دولت او را تكفير ميكردند، اما امروز بودن نقد گذشته خود از اين واژه سخن ميگويند. آنان براي اينكه حاميان احمدينژاد را مساوي با راديكايزم بدانند و اين واژه را فقط به آنان محدود كنند، به طور مطلق راديكاليزم را زشت و ناپسند معرفي ميكنند.
مراد من از اين سخن اين نيست كه راديكاليزم به طور مطلق داروي دوران است و اعتدالگرايي سم مهلك. بلكه انتقادم به تبعيت از مد در سياست ايران است و چرخشهاي ۱۸۰ درجهاي، بدون نقد گذشته و عدم بيان دلايل اين چرخش. من نه راديكاليزم را بدون تعريف و خطكشي داروي شفابخش ميدانم و نه به گونهاي كلي اعتدالگرايي را نوشدارو ميپندارم. بلكه اعتدالگرايي بايد ترسيم شود تا با محافظهكاري مساوي نشود و از سوي ديگر راديكاليزم هم به هرجومرجخواهي مبدل نشود.
اشكال كار اينجاست كه سياستمداران به طور خاص اصلاحطلبان همواره به دنبال يك تاكتيك هستند تا همگي از اين چشمه سيراب شوند. اين باعث ميشود كه از ظرفيتهاي جريانها، گروهها و كنشگران گوناگون سود نجويند و بر اساس دفاع از يك تاكتيك، ديگراني هم بيكار بنشينند و تماشاچي باشند. چرا كه با اين ابزار، توان حركت ندارند. اعتدالگرايي شايد يك تاكتيك مناسب اين دوران باشد، اما بايد تعريف شود، تحليل شود و نقد و تجربههاي گذسته بررسي تا اشتباهات سالهاي گذشته تكرار نشود. از سوي ديگر بايد نسبت رعايت اعتدالگرايي براي هر گروه، بر اساس ويژگيهاي ساختاري آن باشد؛ نه اينكه همگي به يك گونه رفتار كنند.
فرید مدرسی. متولد 25 آذر 59 در قم. دانشآموخته ارتباطات. روزنامه نگار...