زمانی كه " ديده باني جامعه مدني " به عنوان استراتژي از سوي دفتر تحكيم وحدت مطرح شد، بايد در ابتدا " گفتگوی انتقادی " فرهنگی عميق در بين صاحبان اين استراتژي مي‌شد. البته هنوز هم مي‌توان چنين نگرشي را در ميان انجمن‌هاي عضو دفتر تحكيم ديد، اما كافي نيست. بايد گفتگوي انتقادي در ميان اين اعضا پايه‌ريزي شود و براي پايه‌ريزي اين امر بايد به گفتگوي انتقادي در دو سطح عمق بخشيد؛ در درون و بيرون مجموعه.

گفتگوي انتقادي در درون:

بر مبناي اين مسئله،  اعضايي كه در درون انجمن‌هاي اسلامي و يا در درون شوراي عمومي دفتر تحكيم هستند، بايد از گفتگو با يكديگر با  انتقاد و حتي اختلاف نظر هراسي نداشته باشند و لازمه كار جمعي است كه به راحتي گفتگوي انتقادي را شنيده و توانسته بر اين محور تصميماتي كارشناسي را عملي كرده و در برنامه‌هاي خود اجرا كنند. لذا اعضاي شوراي مركزي اين اتحاديه بايد براي تقويت گفتگوي انتقادي در ميان مجموعه دفتر تحكيم وحدت نشست‌هايي را با حضور تمامي اعضا، حتي آناني كه مسائل تشكيلاتي را رعايت نكردند، برگزار كند و فقط در اين سلسله نشست‌ها به گفتگو هايي با رويكرد انتقادي بپردازند تا شايد اين نشست‌ها به نوعي اتاق فكر اين مجموعه را تشكيل دهند و اعضا نيز به جاي انتقاد به اين مجموعه از دريچه رسانه، رو در رو سخن گويند تا منجر به عمل شود و تشكيلات دفتر تحكيم وحدت قوام بخشد.

گفتگوي انتقادي با بيرون:

مراد از اين مسئله، فقط انتقاد مجموعه دفتر تحكيم از احزاب، نهادهاي مدني، فعالان سياسي و اجتماعي نيست، بلكه روي ديگر سكه انتقاد را نظرات اين نهادها و افراد نسبت به اين مجموعه را ناشي مي‌شود. پس چه نيكوست كه دوستان فعال سياسي و اجتماعي مجموعه دفتر تحكيم را جهت بيان انتقاداتشان دعوت و رو در رو به بيان نقطه نظراتشان نسبت به جنبش دانشجويي و دفتر تحكيم بپردازند كه ما نيز با آغوش باز اين دعوت را خواهيم پذيرفت و آمادگي شنيدن و حتي گاهي پذيرفتن آن نگاه‌ها را خواهيم داشت، اابته بر مبناي هويتي خويش.

با اين توصيفات حال كه ما استراتژي خود را نقد قدرت از حكومت تا احزاب و فعالان عرصه سياست و اجتماع بيان كرديم و سپس از " ديده‌باني جامعه مدني " سخن گفتيم، حال بايد پيش شرط هاي تحقق آن را نيز عملي كنيم و آن عمق بخشيدن به فرهنگ" گفتگوي انتقادي " در درون و بيرون از مجموعه دفتر تحكيم يعني خود انتقادي و ديگر انتقادي است.