نشريه‌اي براي همه

مي‌خواستم از «محمد قوچاني» بگويم و آنچه از او به خاطر دارم را بنگارم كه شايد مرهمي باشد بر سوز دلي؛ آن هنگام كه دوان‌دوان پله‌ها را دو تا يكي بالا مي‌روي تا به اتاقش برسي و از اين خبر ياد كني يا آن سوژه را به بحث بگذاري اما اتاق خالي است. چند روزي است كه «سردبير» غايب است.

- او كه به مرخصي نمي‌رفت. چه شده كه تحريريه را ترك كرده است؟

- گويي او را...

پس در نبود قوچاني، نوشتن درباره او فقط آرامبخشي براي نويسنده است، چراكه نوشته‌ات در برابر چشمان مخاطب آن قرار نمي‌گيرد و پيك‌ها حاضر نمي‌شوند روزنامه او را برايش به سلول ببرند. از اين‌رو، با آناني سخن مي‌گويم كه او را به «مرخصي اجباري» برده‌اند.

به آنها مي‌گويم: مي‌دانيد ويژگي بارز «محمد» چه بود؟ او قلمرويي داشت به نام «روزنامه»، «مجله» و... از همين جنس. افكاري داشت و اعتقاداتي. در اين ميان، آرمان گروهي را به دغدغه‌هايش نزديك مي‌پنداشت و آمال گروه ديگري را دور. اما در قلمرو خود جايي براي تمامي آنها در نظر مي‌گرفت. حال ممكن بود فردي در صفحه اول باشد و ديگري در صفحه آخر. اما همه بودند. در قلمرو او همه صاحب تريبوني بودند؛ تريبوني كوچك يا بزرگ.

در روزنامه حزبي هم كه سكاندار شد، سعي كرد و توانست جايگاهي براي تمامي افكار و عقايد در نظر گيرد. براي اجرايي شدن اين مدل رايزني كرد، با اين و آن نشست و برخاست كرد و به دوستانش كه همچون او فقط مي‌توانستند بنويسند و صفحاتي را براي مردم آماده خواندن كنند، گفت: بايد همچون روال نشريات گذشته حركت كنيم.

«محمد» وزير نبود، وزارتخانه نداشت اما «سردبير» بود و يك نشريه داشت. در همين نشريه همه را ديد و به آنان جا داد. بياييد «شرق»، «هم‌ميهن»، «شهروند امروز» و حتي «اعتمادملي» را با هم ورق بزنيم. اگر وقت نداريد فقط جلدهاي شهروند امروز را نگاهي بيندازيد. باز هم اگر فرصت آن را نداريد، در شماره آخر «شهروند امروز» اكثر اين جلدها در يك صفحه منتشر شد. نگاه كنيد...

به خاطر دارم كه در ايام انتخابات مجلس هشتم در كوران تبليغات گروه‌ها و جريان‌هاي سياسي همه انتظار داشتند كه «غلامعلي حدادعادل» روي جلد نشريه وابسته به اصلاح‌طلبان قرار نگيرد اما اينگونه شد. حتي روزهايي را به ياد دارم كه مخالفان و منتقدان بيشتر از دوستان و همفكران مورد سفارش سردبير قرار مي‌گرفتند. در چنين فضايي بود كه قلم‌هاي جوان درخشيد، نشريه غيردولتي پرتيراژ شد و اين گروه و آن گروه براي حضور در صفحات آن سر و دست شكستند. شما هم بياييد، در اين چند روز كه «محمد قوچاني» به ميهماني برده شده است، با او در اين باره سخن بگوييد، بشنويد، بحث كنيد، از مدل «نشريه‌اي براي همه» بپرسيد تا اميدوار باشيم «ايراني براي همه» به ارمغان خواهد آمد.